چشمه علی یا چشمه سورنا , با قدمتی هشت هزار ساله یکی از نقاط تاریخی ری باستان میباشد . از سال 1934 تا 1936 اولین کاوش ها در این منطقه توسط شخصی بنام اریک اشمیت انجام گرفت و سفال هایی کشف شد . قدیمی ترین شواهد تاریخی در این نقطه به هزاره چهارم قبل از میلاد میرسد . این محل در هزاره سوم پیش از میلاد ناگهان متروک شد و دوباره از هزاره دوم مسکونی و آباد گشت. آثاری از عهد پارتها ( حصار معبد آناهیتا متعلق به آغاز عصر مسیحیون ) ، ساسانیها و حمله اعراب وحشی تا عهد تیموریان نیز در این محل به دست آمده است . به استناد روایتهای مختلف تاریخی , مادر زرتشت نیز در این مکان متولد شده است . درباره آب چشمه گفته میشود که از جاجرود و قیطریه تأمین میشود و پس از گذر از راههای زیرزمینی ، از دل تپه میجوشد . چشمه علی به عنوان یک منطقه طبیعی شناخته شده است . برج و باروهای آن در هنگام استحکام به چهار تا پنج متر میرسید و سوراخهای دیدهبانی و آتشدان هایی داشته است که هنوز هم آثار آن باقی مانده . اکنون حدود ۱۰۰ متر از دیوار آن بازسازی شده است . وجود نقش برجستهای از فتح علیشاه قاجار ،در حال تاجگذاری ، بر صخره مسلط بر آبهای چشمهعلی از ویژگیهای منطقه است و آن را نباید با نقش برجستهای که همین پادشاه را سوار بر اسب و در حال شکار نشان میدهد اشتباه کرد. قبلن این نقش برجسته متعلق به دوران ساسانیها بوده است که به دستور این شاه بی کفایت تخریب و بجای آن این نقش برجسته حک شد . نام چشمه به امام اول شیعیان باز میگردد که ساکنان اطراف چشمه در دوران حمله اعراب به ایران بر آن نهادند . اما ایرانیان باستان این چشمه را سورنا مینامیدند زیرا در کنار معبد آناهیتا قرار داشته است . در گذشته فرش فروشها و مردم تهران ، قاليها و قاليچههاي خود را با این عقیده که در آب این چشمه خاصيتي است که فرش را خوب تميز و روشنتر و پرجلاتر ميسازد ، در آب چشمهعلی ميشستند .
عکس ها و تعریف های این چشمه رو خیلی شنیده و دیده بودم و خیلی هم دلم میخواست برای دیدنش از نزدیک برم . بعد از مدتها انتظار موقعیتش پیش اومد و رفتم برای دیدنش . انتظار داشتم که این مکان در فضایی باز قرار گرفته باشه و محافظت زیادی ازش بشه . اما وقتی پرسان پرسان بالاخره اونجا رو پیدا کردم , میتونم بگم تا حد زیادی تو ذوقم خورد . دیواره جنوبی چشمه رو با سیمان درست کرده بودن و محوطه سازی بسیار کژ سلیقانه ای شده بود . دور تا دورش رو هم خونه ساخته بودن طوریکه محوطه چشمه در بین خونه ها مدفون بود تا حد زیادی . عده زیادی هم از مردم دورش جمع شده بودن و مسخره بازی در میاوردن و یا سنگ داخل آب مینداختن . تنها چیزی که باعث میشه شما در اون مکان کمی جوگیر بشین , حضور سنگ نوشته ای در دل صخره بود و دیواره بالایی اون و صخره صاف کف که گذشته های دور رو تداعی میکنه . زمانیکه آب ارزش بسیار بالایی داشت و برای حفظ کردنش لابد کلی خون ریخته شده بود و جنگ های زیادی صورت گرفته بود و یا مردمی که هر روزه برای استفاده از آب این چشمه به این مکان می اومدن و یا شاید در زمان های بسیار دور , محلی بوده برای پرستش ... درست زیر صخره بسیار بزرگ , آب صافی میجوشید و می اومد بیرون . به نظر خیلی زلال میرسید اما دیواره جلبک گرفته و محیط کثیف و سبز لجنی اطرافش , این حس رو ایجاد میکرد که آب چشمه در واقع آب فاضلاب هست . با این همه دیدن این چشمه رو به همه توصیه میکنم .. بخصوص در فصل تابستان که چشمه میشه پر از بچه هایی که توی آب چشمه آب بازی میکنن و محیط جالبی رو ایجاد میکنه ..