یکشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۶

Golestan Palace - کاخ گلستان

کاخ گلستان مجموعه ای رو شامل میشه از چندین کاخ بسیار زیبا که در نوع خودشون در ایران بی نظیر هستن . هر کدوم از این کاخ ها از نظر معماری و اتفاقات تاریخی در تاریخ معاصر ایران دارای اهمیت زیادی هستن و داستان های جالبی دارن . کاخ گلستان تا دوره پهلوی بعنوان بخشی از املاک سلطنتی به شمار میرفت و زیر نظر دربار اداره میشه . بعد از کودتای اسلامیون در سال 1357 , کاربری کاخ گلستان پس از غارت (!) به موزه تغییر پیدا کرد . مجموعه کاخهای گلستان به جا مونده از ارگ تاریخی تهران قدیم هستن . ارگ تهران به قسمتی از شهر تهران گفته میشد که در اون کاخ سلطنتی و بخش هایی از خانه های درباریان و مردم درون حصاری محکم قرار گرفته بود و ساکنان این ارگ از حمله راهزنان و دشمنان محفوظ  بودن . در بیش از یک سوم فضای ارگ ، دارالحکومه یا دارالخلافه یا محل سکونت شاه و خاندان سلطنتی قرار داشت . این کاخ همانند خانه های سنتی ایران دارای دو بخش بیرونی و اندرونی بود . در شرق دارالحکومه و شمال باغ گلستان فضای اندرونی قرار داشت که حیاطی بزرگ بود و محل اقامت زنان شاه و عمارت خوابگاه شاهی در میان آنها ساخته شده بود و در واقع حرمسرا رو تشکیل می داد . این مجموعه ننگین در دوران پر شکوه پهلوی تخریب و بجاش ساختمان های وزارت امور اقتصادی و دارائی ساخته شد .  در طول سالها , با گسترش و بزرگ شدن شهر تهران به وسعت ارگ تهران اضافه شد و در نهایت در هر دوره ای از تاریخ 200 ساله تهران ، بخشی از ارگ تخریب و به محدوده شهری تبدیل شد . کاخ گلستان هم بخش مرکزی و مهم ارگ تهران و محل سکونت خاندان سلطنتی بود که از اون دوران باقی مونده . این کاخ تغییرات زیادی در هر دوره تاریخی و با روی کار اومدن هر پادشاهی به خودش دیده و امروزه هم چندان بهش رسیدگی نمیشه و کاشی هاش فرو افتادن و نیاز به بازسازی کلی داره , اما با همه اینها همچنان از ارزش تاریخی و هنری و معماری بسیار زیادی برخورداره و جزو سالم ترین بناهای بجا مانده از دوران ننگین قاجاریه به شمار میاد . این کاخ در ابتدا بسیار ساده و مختصر بود بود و توسط شاه طهماسپ صفوی در سال 930 خورشیدی پایه گذاری شد . در واقع تا این تاریخ هنوز اثری از کاخ به چشم نمیخورد بلکه شاه صفوی هر زمان به قصد زیارت به شاه عبدالعظیم میرفت گذرش به باغهای با صفای شهر تهران می افتاد و آب و هوای خوش و درختان انبوه و کهن چنار و میوه های خوش طعم تهران باعث میشد تا چند روزی هم در ده تهران موندگار بشه و استراحت کنه . به همین دلیل تصمیم گرفت تا برج و بارویی به دور ده تهران بکشه به طول یک فرسخ برای محفوظ ماندن اهالی تهران و باغات از دست راهزنان . پس از شاه طهماسپ صفوی شاه عباس صفوی هم در قسمت شمالی حصار طهماسپی با دیدن چنارهای تنومند تهران که هر کدوم در اون زمان به پهنای چند مرد با دستهای به هم گرفته بودند , تصمیم به آبادنی این بخش از تهران گرفت و دستور کاشت درختان چنار و باغات بسیاری رو داد که به چهارباغ شهرت یافت . سپس دستور ساخت دیوارهای بلندی دور بنای طهماسپی رو داد و عمارتی برای مقر سلطنتی موقت در این بخش ساخت که به ارگ شهرت یافت . در آخرین روزهای عمر دوران صفویه , شاه سلیمان صفوی هم در سال 1105 خورشیدی دستور ساخت کاخی در داخل ارگ شاه عباسی رو داد . امروزه از بناهای دوران صفوی در ارگ تهران و همچنین کاخ گلستان هیچ اثری باقی نمونده و تنها بخشی که از حصار طهماسپی باقی مونده ، دیواری هست به ارتفاع دو متر و به عرض یک متر در وسط بازار بزرگ تهران در پشت بامی در یکی از سراهای قدیمی بازار اونهم در گمنامی محض و بدون توجه و نظارت میراث فرهنگی یا سازمان ویران کننده تاریخ و تمدن ایران !!! تا چند سال پیش بخش هایی از این حصار باقی بود اما مالکان نادان حجره های بازار به بهانه نوسازی ، تکه تکه این دیوارها رو خراب و نابود کردن !
قدیمی ترین ساختمان های کاخ گلستان ، ایوان تخت مرمر و خلوت کریمخانی هستن که به دوران زندیه تعلق دارن و بیشتر از دویست سال پیش ساخته شدن . البته بیشتر قسمت های ساختمان های اصلی اونها تخریب شده و یا تغییرات بسیاری رو به خودش دیده اما شالوده اون از دوران زندیه ست و تنها خلوت کریم خانی تا حدی بدون تغییر باقی مانده . علت توجه کریم خان زند به تهران و ساخت این دو ساختمان هم حکایت جالبی داره :

_ کریم خان در موقع جنگ با رقیبش محمد حسن خان قاجار در سال 1172 ، تهران رو مرکز اردوی نظامی خودش قرار داد و پس از پیروزی در این جنگ در دیوان خانه قدیم تهران که در زمان شاه سلیمان ساخته شده بود بار عام داد و با عنوان وکیل الرعایا حکومت ایران رو در دست گرفت  .به فرمان کریم خان زند در تابستان همان سال حصار ارگ تهران رو بازسازی کردن و ساختمان هایی شامل حرمخانه و خلوتخانه و دارالخلافه رو در داخل این حصار ساختن که در واقع باعث شکل گیری کاخ گلستان شد . پس از مرگ کریمخان زند در سال 1193  خورشیدی ، آغا محمد خان قاجار در سال 1200 خورشیدی تهران رو به پایتختی برگزید ، و علت این تصمیم موقعیت جغرافیایی شهر تهران در برابر دشمنان بود . وجود رشته کوه البرز در شمال مانع نفوذ روسیه به سمت پایتخت میشد و سدی در برابر روسیه بود و همچنین وجود دشت باز و قرار گرفتن تهران بر روی ارتفاعات یا دامنه و موقعیت بسیار مناسبی برای دفاع در مقابل یورش از سمت جنوب میداد و همه این عوامل باعث این تصمیم گیری بود . آغا محمد خان در سال 1209 خورشیدی پس از نبردهای بسیار سخت با لطفعلی خان زند , تونست آخرین مدعی جدی دودمان زند رو نابود کنه و رسمن سلسله منفور قاجاریه رو تاسیس کرد . او که در آتش انتقام از کریم خان و دودمانش می سوخت پس از آسوده شدن از جنگ با لطفعلی خان و تاجگذاری ، در اولین اقدام به رحمان خان یوز باشی فرمان داد قبر کریم خان زند رو که در ساختمان موزه پارس امروزی یا همون باغ نظر و کاخ هشت ضلعی معروف به کلاه فرنگی قرار داشت و محلی بود که کریمخان برای پذیرایی از سران خارجی در نظر گرفته بود و درست روبروی ارگ کریمخان قرار داره ، بشکافن و استخوان های کریمخان زند رو به تهران بیارن و درست جلوی پله های عمارت کریم خانی یا همون خلوت کریمخانی در ارگ سلطنتی تهران چال کنن . کریم خان به این محل علاقه خاصی داشت و زمانی که میخواست تصمیمات مهمی در مورد کشور بگیره به این محل می اومد و تا وقتی از محل بیرون نمی اومد کسی حق وارد شدن به این مکان رو نداشت ! آثار این گور که گمان بسیار میره متعلق به کریم خان زند باشه در سال 1317 خورشیدی در باغ نظر کشف شده . در انتقال دادن استخوان های کریم خان هم دو نظریه وجود داره . عده ای از تاریخ نویسان اعتقاد دارن آغامحمد خان تمام استخوان های کریم خان رو منتقل کرده و عده ای عقیده دارن فقط جمجمه کریم خان رو به تهران آورد که نظریه اول دقیق تره به دلایلی که در ادامه آورده میشه . هدف آغا محمد خان از این تصمیم این بود که هنگام آمد و شد در این ساختمان گور دشمن دیرینه ش رو هر روز زیر پاهاش لگد مال کنه . اینطور روایت شده که آغامحمد خان هنگام عبور از این مسیر برای بیشتر خنک شدن دلش با نوک شمشيري كه به كمر داشت چند ضربه‌ هم به زمین میکوبید تا بیشتر خشم خودش رو خالی کنه ! در سال 1304 خورشیدی رضا شاه بزرگ به همراه وزیر دربار و بزرگان ایل زندیه با حضور در پای خلوت کریم خانی ، دستور نبش قبر داد و استخوان های کریم خان زند رو از خلوت کریم خانی در آوردن و با تشریفات و احترام ویژه استخوان ها به قم برده و برای سومین بار به خاک سپرده شد . بزرگان ایل زند به پاس این رفتار بزرگمنشانه ، شمشیر فولاد کریم خان وکیل الرعایا رو به رضا شاه هدیه دادن . البته باز هم در این مورد ابهاماتی وجود داره و روایت دومی هم وجود داره با این شرح :
کشف استخوانهای کریم خان زند در زمان ازدواج محمدرضا پهلوی با شاهزاده فوزیه پیش آمد . زمانیکه میخواستن جواهرات سلطنتی رو شماره گذاری کنن با پارچه ای حاوی استخوان روبرو میشن که نوشته روی پارچه نشون میده این استخوان‌ ها متعلق به کریم خان زند هستن سپس بادستور رضا شاه استخوانها به امامزاده زید در داخل بازار تهران ، جایی که گور لطفعلی خان زند قرار داره منتقل و در اونجا دفن میشن . این پژوهش رو مهندس مهدی کریملی انجام داده و باعث شده که هر دو فرضیه مورد شک قرار بگیره و معلوم نیست کدوم اونها درست هستن و اطلاعاتی در این زمینه وجود نداره ..

در خلوت کریم خانی حوض آبی هم قرار داشته که آب اون از قنات شاه گرفته میشد و پس از ورود به باغ گلستان که در وسط کاخ ها قرار داشت , به استخرهای اصلی کاخ میریخت . کمال الملک نقاشی زیبایی رو از این نما گرفته که همچنان موجوده . در خلوت کریم خانی همچنین سنگ گور ناصرالدین شاه عیاش هم قرار گرفته که بسیار گرانبهاست و زیبا . این سنگ گور هم ماجرای جالبی داره :

_ ناصرالدین شاه پس از چهل و نه سال سلطنت در زمان جشن پنجاهمین سال سلطنتش به هلاکت رسید و این مرگ خوش یمن باعث و بانی انقلاب مشروطه در ایران شد . مرگ شاه سبب از بین رفتن منافع بسیاری از درباریان چاپلوس شد . این عده در دوران مظفرالدین شاه برای نشون دادن چاکری بیشتر , تصمیم گرفتن تا آرامگاهی اختصاصی برای ناصرالدین شاه بسازن اما به دلایلی با این کار مخالفت شد و جسد ناصرالدین شاه در حرم شاه عبدالعظیم دفن شد . پس از دفن ، این عده تصمیم به ساخت سنگ گوری ارزشمند افتادن و سنگ قبری رو سفارش دادن تا سنگ تراشان یزدی بسازن که تا اون زمان مانندش ساخته نشده بود . این سنگ قبر بسیار زیبا و ظریف که ازسنگ مرمر سبز و یک تکه با سنگ تراشی بی مانند تراشیده شده و جزو شاهکارهای سنگ تراشی دوران قاجاری به شمار میاد با هزینه و دردسر بسیار زیادی از یزد به ری حمل شد و روی گور ناصرالدین شاه نصب گردید . این سنگ به وسیله استاد عباسقلی سنگ تراش , ساخته شد . با این که در دوران سلطنت پرشکوه رضا شاه بسیاری از یادگارهای دوران قاجر از میان رفت به دلیل ظلمی که این سلاطین در حق مردم ایران کرده بودن و کینه و دشمنی ای که مردم با اونها داشتن , اما این سنگ به دلیل قرار گرفتن در مکانی مذهبی از گزند حوادث ایمن موند . در دوران پادشاهی محمدرضا شاه فقید هم گزندی به این سنگ نرسید تا زمان کودتای اسلامیون . پس از انقلاب ننگین سال 1357 خورشید با هجوم آیت الله خلخالی قاتل روانی و حاکم شرع به آرامگاه رضا شاه در باغ طوطی شاه عبدالعظیم و و ویران کردن آن و ساخت توالت عمومی به جای آرامگاه و رفتارهایی مانند آن که کسی گمان نمی کرد از یک شخص روحانی که دست کمی از چنگیز نداشت سر بزنه , انتظار هم نمی رفت که این اثر ارزشمند هنری هم در امان بمونه . پس از فرو نشستن التهاب انقلاب رفته رفته مردم به هوش آمده و به یادگار های گذشته توجه شون نمایان شد و ناگهان خبر ناپدید شدن سنگ گور ناصرالدین شاه در کل جامعه سر صدا به پا کرد . به دلیل استبداد حکومت اسلامی پاسخی به این پرسش مردم داده نمیشد تا اینکه سر و کله این سنگ در سال های اخیر در خلوت کریمخانی کاخ گلستان پیدا شد . بعدها مشخص شد که در سال 1358 این سنگ به دستور خلخالی جانی به کاخ گلستان منتقل و روی گور ناصرالدین شاه در داخل حرم هم ، پوشانده شده . این سنگ ارزشمند در خلوت کریمخانی و در محفظه ای شیشه ای نگهداری میشه . روایت دیگه ای هم در مورد سنگ گور ناصرالدین شاه گفته شده که در نوع خودش جالب و تاریخی هست :
- قبر ناصرالدین شاه یکی از پرماجرا ترین بناهای آرامگاهی ایران است . پس از کشته شدن وی با اجازه علما محل ممتازی را در کنار مزار حضرت عبدالعظیم برای این منظور در نظر گرفتند و سنگ عظیم یک پارچه مرمرینی را در یزد فراهم آوردند که می بایستی به همت و در حقیقت شکنجه و بیگاری مردم دهات بین راه به تهران برسد پدرم که در آن موقع 14 ساله و مقیم نطنز بود تعریف میکرد که حاکم نایب الحکومه و کدخدا و اعیان هر آبادی مجبور بودند که در دو طرف مسیر سنگ صف بکشند و کشاورزان به انتقال سنگ که با غلطاندن آن روی تیر های چوبی صورت می گرفت مشارکت کنند آن هم با دقت بسیار و سرعت بسیار کم و حال معلوم است که علاوه بر شکنجه ؛ تحمل سنگینی و فشار سنگ چه لطمه هایی به آن مردم ساده دل بیگناه وارد آورده . آمار دقیقی از کشته شدگان و زخمی ها در دست نیست اما پدرم می گفت خود شنیده است که تعداد کشته شدگان عددی میان 30 تا 50 نفر بوده است .

در این محل همچنین تخت زیبایی تراشیده شده از سنگ وجود داره که به تخت فتحعلی شاهی معروفه . این تخت در جلوی یکی از ساختمان های قدیمی کاخ گلستان قرار داشت که آن ساختمان به دستور ناصرالدین شاه خراب شد و بعدها این تخت مرمرین به دستور محمدرضا شاه فقید به این مکان آورده شد و همچنان باقیه .


اما ساختمان دوم , عمارت دیوان خانه یا تخت مرمر نخستین ساختمان ورودی کاخ به حساب میاد و به دارالعماره هم معروفه و این ساختمان هم به دستور كريم‌خان زند ساخته شده اما تغییرات مهمی رو در دوران آغامحمد خان قاجار و فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه داشته . 13 سال پس از به سلطنت رسیدن آغا محمد خان , قصر وكيل رو كه از بناهاي زيباي شيراز و داراي پرده‌هاي نقاشي و آينه‌ هاي قدی و مرمرها و ستون ‌های بلند و درهاي خاتم كاري بود از بيخ کندن و تمام قسمت های ساختمان رو به تهران حمل کردن و در ايوان ديوان خانه یا همون تخت مرمر كه ساخته خود کریم خان زند بود ، نصب كردن . سپس سقف رو به اندازه ستون های آورده شده بالا بردن و براي نصب آينه ‌ها و پرده‌های نقاشی و كارگذاشتن درهاي خاتم‌ ، برخی از طاقچه ‌ها و طاق‌ ها رو از بین بردن .
در دوره فتخعلی ‌شاه ‌، تغييرات مهمي در بنا صورت نگرفت‌ بجز اضافه کردن نقاشی هایی در طاقچه و طاق‌ها و گوشواره‌ها از صورت سلاطين ايران و زنان و مردان فرنگی .‏ در حاشيه بالای طاق هم روی قصايدی كه در تعریف از فتحعلی شاه سروده شده بود ، گچ بري و رنگ آميزی کردن . اما در دوره‌هاي بعد تغييرات پی در پی در ظاهر و تزيينات بنا به وجود آمده .‏ ساختمان ايوان تخت مرمر درست در چلوی در ورودی کاخ ساخته شده و دو حوض تو در توی مستطيل شكل به سبک اسليمی در حیاط جلوی ساختمان ساخته شده که حس و  حال عجیبی رو در لحظه ورود به کاخ به شما میده ‌.‏ اولین قسمت مهم این ساختمان دو ستون سنگی بلند و یک پارچه ست که حکایت جالبی دارن :

_ این ستون ها به فرمان آغا محمد خان قاجار از شيراز به تهران منتقل شدن . ارتفاع این ستون ها هشت متر و به کلفتی دو متر و نیم هستن . کریم خان در عمارت وکیل شیراز دو ستون عظیم از سنگی یک پارچه رو به نشانه قدرت خودش و ابهت بنا ، جلوی ایوان عمارت بر پا کرد . گفته شده این ستون ها رو اون زمان به سختی تا تهران حمل کردن که همچنان باعث تعجبه که با امکانان اون زمان چطور چنین کاری انجام شده ! در موقع نصب اونها کریم خان فرمانروایی آغامحمد خان قاجار رو که اون زمان در کنار کریم خان ایستاده بود پیش بینی کرد که به واقعیت بدل شد . کاربری این قسمت از کاخ گلستان برای تاج گذاری شاهان بوده و مراسم سلام نوروزی به پادشاه . آخرین مراسمی که در این قسمت انجام شد مربوط به تاجگذاری رضاشاه بزرگ در 4 اردیبهشت 1305 خورشیدی بوده . اما علت چرایی نامگذاری این کاخ به تخت مرمر هم جالبه :
_ در سال 1221 خورشیدی فتحعلیشاه قاجار به عده ای از سنگ تراشان اصفهانی دستور میده تا تختی از سنگ مرمر زرد معادن يزد براي تاجگذاریش بسازن تا هميشه در وسط ايوان باشه . تا پیش از این ، تاجگذاری ها بر روی تخت جواهر نشان طاووس که نادر از هندوستان به ایران آورده بود انجام میشد . اما نگهداری و مراقبت از این تخت در این مکان بسیار مشکل بود و به همین دلیل شاه قاجار دستور ساخت تختی از مرمر رو داد تا این مشکل برطرف بشه ! طراحی تخت از ميرزا بابای شيرازي نقاش‌ باشی و سرپرستی سنگتراشان با استاد محمد ابراهيم اصفهانی حجار باشی دربار بود و عده‌ اي از سنگ تراشان مانند استاد محمد حسين‌ ، محمد باقر و ديگران در ساخت و پرداخت تخت دست داشتن ! اين تخت همچنین به تخت سليمانی هم معروفه . در افسانه ها گفته شده که تخت سلیمان پیامبر بر دوش دیوان و پریان قرار گرفته بوده . در طراحی این تخت از همین افسانه کمک گرفته شد و اين تخت رو بر دوش ديوان و پريان استوار ساختند . فتحعلی خان صبا ملک ‌الشعرای دربار هم قصيده‌ای در مدح فتحعلیشاه به نام سليمان زمان سرود كه 17 بيت از اون به تعداد ترنج ‌های داخلی و خارجی طارمی ‌های تخت انتخاب گرديد . ارتفاع تخت از كف ايوان حدود يک متره كه از چهار طرف بر دوش سه ديو و شش فرشته و یازده ستون مارپيچی كه بعضی از اونها بر پشت شير قرار دارند ، مستقر شده . در جلو تخت در وسط دو پله هم دو شير نشسته تراشیده شده‌ .‏ 

سومین بنای مهم کاخ گلستان , شمس العماره یا بنای خوشید نام داره که یکی از زیباترین بناهای کاخ به شمار میاد و اولین آپارتمان ایران هم هست . باز هم این ساختمان داستانهای بسیار جالبی داره :

این ساختمان به دستور ناصرالدین شاه پس از بازگشت از فرنگ ساخته شده . در سال 1241 خورشیدی روزی ناصرالدین شاه به دوستعلی خان معیر الممالک ( نظام الدوله ) گفت می خواهم کاخ بلندی بسازم که از بالای آن دورنمای شهر تهران و مناظر اطراف نمایان باشد  .معیر الممالک بی درنگ دست به کار شده و پی ریزی شمس العماره و تکیه دولت رو آغاز میکنه . بنای شمس العماره دو ساله به پایان میرسه و مخارج اون تمامن با اثاثیه ، فرش و بقیه لوازمات تزئینی چهل هزار تومان میشه . اعتماد السلطنه ده سال پس از ساخت این ساختمان ، در وصف شمس العماره می نویسه : شمس العماره یکی از بهترین ساختمانها و در کنار بهترین کوچه های تهران می باشد این کوچه یک دروازه از آخر باغ و عمارت بادگیر و شمس العماره دارد که شاه اغلب از این در سوار شده به تفرج می روند . دو طرف کوچه درخت های میوه دار ، چنار و غیره کاشته اند ، وسط کوچه محل عبور کالسکه و سوار ، و دو طرف محل عبور پیاده است . چراغ های چُدنی در طرفین نصب است که همه شب روشن می باشد و صبح و عصر محل گردشگاه عامه است از هر طبقه مردم درآنجا تا سه ساعت از شب رفته مشغول گردش هستند . طرف راست کوچه ، دکانها و خانه های مردم و طرف چپ دیوار قلعه ارگ است و در آخر منتهی می شود به سردر و درب مدرسه مبارکه دارالفنون ، آخر این عمارت دوا خانه ای است مشتمل بر هر قسم و هر جور دواهای ایرانی و فرنگی و دواسازیهای معتبر در اینجا حاضر هستند . طبقه بالای آن لابراتوار و عکاسخانه عمومی است که هر کس بخواهد عکس خود را بیندازد می رود آنجا و عکاسان ایرانی در کمال مهارت مشغول کار می شوند . همه روزه جمعیتی از عموم مردم برای گرفتن دواها ، ادویه جات و انداختن عکس به این مکان می آیند و انتهای این کوچه می رسد به دروازه بسیار عالی و ممتازی که بنایی است بسیار بسیار خوب و همه از کاشی های بسیار ممتاز ساخته شده که منتهی می شود به میدان توپخانه جدید .

شایعاتی هم در مورد شمس العماره وجود داره که اونها هم جالبن :
جعفر شهری باف در این مورد نوشته  : بر بالای کلاه فرنگی ، سقف اتاقکی که ساعت شمس العماره در آن جاسازی شده ، همیشه پرچمی بر فراز آن می جنبید . این قسمت دارای عجایبی بود که تهرانی ها از آن حرف می زدند . یکی از آنها ماجرای پایان حکومت محمد علی شاه بود که روزی کلاغ ها به پرچم حمله ور می شوند و با منقارشان آن را ریز ریز می کنند . دو روز پس از این واقعه عجیب محمد علی شاه می گریزد و سلطنت تغییر می کند . دوم : ساعت بزرگ دو طرفه ای بر بالای شمس العماره نصب شده بود که درباره صدای زنگ این ساعت می گفتند در ابتدا صدایی داشت که افراد در چهار فرسخی ( ۲۴ کیلومتری ) میشنیدند و شکایت های بسیار اهالی باعث شد تا با دست کاری ساعت صداش رو کم کردند . صدای زنگ این ساعت تا فاصله های دوری در تهران به گوش میرسیده و در ابتدا مردم رهگذر از صدای اون وحشتزده میشدن و به مرور عادی شد . میرزا علی اکبر خان ، کوک کردن و تعمیر این ساعت رو به عهده داشت . این ساعت بوسیله ملکه الیزابت به ناصرالدین شاه هدیه شده بود که پس از مدتی از کار افتاد و به تازگی شهرداری تهران اعلام کرده که پس از 90 سال دوباره این ساعت رو قراره تعمیر کنن و به کار بندازن ! همچنین این ساعت , نخستین برج ساعت در ایران هم به شمار میره به دلیل ارتفاع بالایی که داشته .
سوم : دو جغد نر و ماده بودند که در محفظه این ساعت لانه داشتند و شایع بود که هر بار ظاهر شوند ، سلطنت در کاخ گلستان تغییر می کنه . می گفتند در موقع کشته شدن ناصرالدین شاه ، سه روز از لانه بیرون آمده بودند که روز سوم شاه تیر خورده و به درک رفت . بار دوم این دو جغد در شهریور ماه ۱۳۲۰ خورشیدی دیده شدن و مردم می گفتند خدا عاقبت پیداشدن جغدها رو به خیر کنه ، که متفقین به ایران حمله کردن و قحطی ، کشتار و نا امنی همه جا رو گرفت .

ساختمان معروف بعدی تالار سلام هست . این تالار نخستین موزه ایران بوده که به دستور ناصرالدین شاه ملعون بعد از بازگشت از فرنگ ساخته شد و در اون هدایا و تابلوهای نفیس رو قرار میدادن و شاه در بازدید از موزه های فرنگ تصمیم به چنین کاری گرفته بود . در دوران قاجار تخت جواهرنشان طاووس در این تالار قرار داشت که در دوران پهلوی به موزه جواهرات ملی منتقل شد و بدل اون رو در این تالار باقی گذاشتن . تاجگذاری محمدرضا شاه پهلوی هم در این تالار انجام شده . معمار این ساختمان هم معمار معروف دوره ناصری حاج ابوالحسن معمارباشی یا صنیع الملک بوده . پس از انتقال تخت طاووس به این تالار و برگزاری سلام های خاص و رسمی در آن ، کم کم نام تالار سلام رو به خودش گرفت . در این تالار نفیس ترین اشیاء و آثار هنری اهدایی ، بویژه جواهرات سلطنتی نگهداری می شد و ناصرالدین شاه به شخصه به چیدمان اونها میپرداخت و تا سال 1345 خورشیدی به همان ترکیب باقی مونده بود . در سال 1345  خورشیدی به سبب برگزاری مراسم تاجگذاری محمد رضا شاه پهلوی در این تالار ، به شکل امروزی دراومد .

ساختمان معروف دیگه کاخ , عمارت بادگیر هست که به دستور فتحعلی شاه عیاش ساخته شده . مظفرالدین شاه قاجار هم در این کاخ تاجذاری کرده . معروفیت و نامگذاری این کاخ به بادگیر به دلیل بادگیرهایی هست که در اطراف این کاخ ساخته شده که جزو تنها بادگیرهای معرق کاری شده در جهان هستن و باعث خنک شدن این ساختمان میشدن . در گذشته آب قنات شاه داخل این کاخ میشد و باعث خنکی زیر زمین میشد , اما با ساخت مترو , این قنات نابود شد .. ( قابل توجه میراث ضد فرهنگی ) .

ساختمان مشهور بعدی , کاخ سفید یا کاخ ابیض نام داره . این ساختمان هم به دستور ناصرالدین شاه ساخته شد . در اواخر سلطنت این شاه ملعون عیاش , سلطان عثمانی شاه سلطان عبدالحمید هدایای نفیسی رو برای ناصرالدین شاه بعنوان دوستی دو ملت میفرسته . به دلیل پر بودن تمام کاخ ها از لوازم و هدایا , شاه دستور ساخت کاخی در قسمتی معروف به کلاه فرنگی رو میده که در گذشته توسط آغامحمدخان ساخته شده بود . پس از تخریب کلاه فرنگی , کاخ ابیض به جای اون ساخته میشه . معماری این کاخ با تاثیر از معماری اروپایی و ایرانی بوده و گچ بری ها و نماهای بیرونی برگرفته از معماری قرن 18 اروپاست .. دلیل نام گذاری این کاخ به کاخ سفید , بکار بردن مصالح و سنگ های مرمر سفید در کل ساخت بنا بوده . این کاخ به دستور محمدرضا شاه فقید از سال 1347 تبدیل به موزه مردم شناسی شد که تا امروز هم باقیه .

ساختمان بعدی تالار آینه ست که بیشتر به دلیل آینه های های زیباش معروفه و کارآیی اون در گذشته تنها محلی برای نگهداری تخت طاووس و تاج کیانی بود که پس از ساخت تالار سلام , این دو به اون تالار منتقل شدن . بیشترین شهرت این تالار برای زیبایی اونه و نقاشی ای که کمال الملک ازش کشیده .

ساختمان دیگه , تالار الماس هست که در سمت جنوبی محوطه کاخ گلستان بعد از عمارت بادگیر قرار داره . بنیاد و اساس این تالار در زمان فتحعلی شاه بوده ولی در زمان ناصر الدین شاه تغییراتی در ظاهر و تزئیناتش دادن . این ساختمان به دلیل آینه کاری های بسیار زیباش بنام تالار الماس نامگذاری شده . در زمان ناصرالدین شاه بیشتر طاق های این کاخ به طاق های قوسی یا رومی تبدیل گردید و دیوار های تالار با انواع کاغذ دیواری خارجی پوشانیده شد . این تالار چون متعلق به دوره فتحعلی شاهبوده ، امروزه به محل موزه آثار و اشیای این پادشاه اختصاص یافته .

ساختمان بعدی تالار عاج هست که در سمت غرب تالار برلیان قرار گرفته . این ساختمان از بناهای دوره ناصریه که بعدها تغییراتی درش دادن  . در این تالار در زمان ناصر الدین شاه ، هدایای پادشاهان دولت های خارجی نگهداری می شد و در زمان پهلوی محل پذیرایی و برپایی مهمانی های رسمی دربار بوده . حوض خانه زیر این ساختمان برای نمایش تابلو های بسیار گرانبهای نقاشان اروپایی قرن 19 اختصاص یافته .
 
عمارت برلیان هم در سمت شرقی تالار عاج قرار گرفته . در زمان ناصر الدین شاه بعلت کهنگی و فرسودگی بناهای قدیمی ارگ ، بیشتر اونها رو ویران و به جایشان ساختمان های جدیدی می ساختند . در این زمان عمارت بلور رو خراب و به جاش عمارت برلیان رو ساختن . این عمارت در زمان پهلوی برای برگزاری جلسات رسمی با سران دولت های خارجی و مراسم تشریفات مورد استفاده قرار می گرفت  .

نگارخانه کاخ گلستان هم محل نمایش گنجینه نفیس تابلو های نقاشی از هنرمندان دوره قاجاره که در اون سیر تحول نقاشی در ایران و آثار هنرمندان مشهور اون دوران در معرض نمایش قرار گرفته . این نقاشان شامل محمود خان صبا ، مهرعلی ، کمال الملک ، اسماعیل جلابر ، ابوالحسن ثانی یا صنیع الملک و محمد حسن افشار هستن . 

ساختمان هایی هم که قبلن در کاخ گلستان بوده ‌و همگی خراب شدن شامل :

عمارت اندرونی
خوابگاه ناصری
تالار خاقان مغفور
عمارت خروجی
عمارت صندوق خانه و رختدار خانه سلطنتی

آخرین تغییرات کاخ گلستان :

در دوران رضا شاه پهلوی ، بخشهای بزرگی از ارگ تهران شامل حصار دور اون ، سردر باب عالی ، ساختمان دفتر  استیفا ، نگارخانه ، تکیه دولت ، نارنجستان ، باغ گلشن و ساختمانهای اندرونی تخریب شد . محل سکونت رضا شاه به سعدآباد و کاخ سبز و سپس در دوران محمد رضا شاه پهلوی به کاخ نیاوران منتقل و مجموعه گلستان به محل پذیرایی از میهمانان خارجی تبدیل گردید . کاخ گلستان پس از کودتای اسلامیون به موزه تبدیل شد و به روی مردم باز شد ..

آخرین کشفیاتی که در کاخ گلستان انجام شده , کشف دیوار ورودی قدیمی و سنگ فرش های دوره رضاشاه و کف پوش های آجری دوران قاجاریه ست که در خاک برداری های شهرداری تهران کشف شدن اما صد افسوس که بوسیله خود شهرداری روی تمام اونها رو بتون ریزی کردن و پوشاندن و میراث بسیار با ارزشی رو نابود کردن . امید که به زودی با تغییر رژیم ضد فرهنگی ملایان , بتن ها شکسته شده و این گنجینه از زیر خاک دوباره بیرون بیاد ...


برای گرفتن عکس های کاخ گلستان هفت بار به اونجا رفتم . نیمی از این تعداد رو برای نماهای بیرونی و نیمی رو برای نماهای داخلی وقت گذاشتم تا این مجموعه به دست اومده . نماهای داخلی رو به دلایلی (!) قرار ندادم و تنها نماهای بیرونی رو گذاشتم که عکاسی از اونها ممنوع نیست ! زمانیکه برای اولین بار وارد کاخ گلستان میشین , حال و هوای سنگینی شما رو در بر میگیره . انگار تمام نفرین و آه مردم ایران در این کاخ جمع شده و ننگ و فساد و تباهی خاندان قاجار همچنان اثر شارژ شعوری منفیش رو در این کاخ حفظ کرده . کاخ گلستان در نگاه اول مثل یک سری مجموعه درهم و بی نظم میمونه که هر قسمت اون به شکلی در اومده . دقیقن تاریخ رو میشه در اون دید و دستکاری های افراد مختلف رو . انگار دهها نفر آدم رو ریختن توی این محوطه بزرگ و هر کدوم اونها ساز مختلفی برای خودش زده و ساختمان هایی با معماری و شکل و شمایل مورد سلیقه خودش رو ساخته که هیچ تناسبی با هم ندارن . هر بخش کاخ به یک شکله و این ، هم نوعی زیبایی ایجاد کرده و هم زشتی ! چیزی که بیشتر از همه در کاخ جلوه داره کاشی کاری های بسیار زیبا و بعد هم اینه کاری های داخلی هستن که بسیار چشم نوازن .. کل محوطه کاخ بصورت مستطیل هست و دور تا دور کاخ ها قرار گرفتن و در وسط هم استخرها و باغچه و درخت و گل و گیاه . درخت های کهن سال زیادی رو میشه در کاخ دید که بیشتر اونها رو از وسط بریدن و قطع کردن و پرندگانی مثل طوطی هم در کاخ زیاد دیده میشه که میگن یادگار و به جا مانده از دوراه ناصرالدین شاه هستن و نسل پشت نسل در این کاخ موندن و زیاد شدن ! سرو کهنسالی در شرق کاخ قرار داره و همچنین چند درخت کاج بسیار بزرگ در جنوب کاخ . حتا درختکاری های کاخ هم بی نظم بوده و انگار چندین نهال مختلف رو دست کسی دادن و گفتن هر جا دوست داری بکار . بی هدف و بدون نظم درخت ها کاشته شدن و باعث شدن تا نمای کاخ ها گرفته بشه . در کل میشه گفت یکی از شلوغ ترین و بی نظم ترین و کژ سلیقه ترین کاخ های ایران و همچنین زیباترین اونهاست که باید حتمن اونو دید . گشتن فقط فضای بیرونی کاخ حدود یکساعت تا دو ساعت وقت میبره . هوای کاخ تعریفی نداره و دلیلش قرار گرفتن در مرکز شهر و آلوده ترین قسمت شهر تهرانه . وقتی توی کاخ راه میرین انگار که در تاریخ فرو رفتین . حس عجیبی به آدم دست میده که قابل گفتن نیست و فقط باید تجربه ش کرد . در کل حس خوبی از دیدن این کاخ ها به شما دست نمیده و فقط زیبایی اونها خیره کننده ست . قشنگ ترین بخش این کاخ ها هم به نظر من شمس العماره ست .. شاید توی تصاویر چندان بزرگ به نظر نیاد ولی از نزدیک ابهت عجیبی داره و خیلی زیباست . همچنان بخش هایی از این کاخ کشف نشده ست . چطور که فیلم ها و اسلاید های زیادی به تازگی در این کاخ ها کشف شدن . امیدوارم این کاخ ها حفظ بشن و از ویرانی اونها جلوگیری بشه .. کاشی های زیادی رو میشه دید که ریخته شدن و جاشون بر پیکر دیوارها خالیه ...

هیچ نظری موجود نیست: